تور دوچرخه سواري ميلاد دو نور
قدمت يك حركت فرهنگي آنچنان مي تواند اعتبارآفرين و ارزش آور و تاثير گذار براي متوليان و برگزار كنندگان آن حركت فرهنگي باشد كه كمتر گزينه ديگري بتواند بدين سان ارزش آفرين و تاثير گذار باشد . مثلا" در باب مسابقات عكاسي در داخل كشور بسيار ديده ايم اولين ها را . اولين هايي كه هيچگاه دومين و سومين نشدند و در همان مرحله جنيني باقي ماندند . اولين مسابقه عكس با موضوع آب برگزار كه نشد هيچ ، سرنوشت عكسهاي ارسالي مان نيز مبهم ومرموز ماند . حتي مسابقاتي كه بعد از سابقه درخشان هفت يا هشت دوره متاسفانه عقيم ماندند . جشنواره عكس آماتوري آبرنگ مشهد كه همين سال قبل وفاتش را اعلام كردو همه علاقمندان را درحسرت آن عملكرد حرفه اي و مثال زدني برگزار كنندگانش باقي گذاشت . حال مقايسه كنيد با مسابقه عكس ادينبرگ انگلستان كه 147 سال برگزاري پي درپي برا ي برگزار كنندگانش به عنوان يك قدمت فرهنگي مطلوب ارزيابي مي شود .
اين مقدمه بهانه اي بود براي خوشحالي از بابت برگزاري دوازدهمين تور دوچرخه سواري ميلاد دونور در اراك . همين كه سابقه اجراي يازده دوره وجود دارد و دوازدهمي نيز در حال برگزاري است بسيار مسرور و مشعوف كننده بود . عملكرد نسبتا" حرفه اي برگزار كنندكان ، همكاري خوب و در خور تحسين نيروي انتظامي ، برخورد خوب مردم فهيم اراك با دوچرخه سوار ها ، پوشش خوب و جامع خبري صدا و سيماي مركز اراك ، حركت يگان ويژه موتوري در ابتداي مسير ، شركت كنندگاني كه شايد بتوان به زحمت برخي از آنها را خارجي ناميد ، همه و همه خبر از برگزاري يك مسابقه دوچرخه سواري البته كه نه در حد " تور دورفرانس " بلكه در حد و اندازه و بضاعت تربيت بدني استان مركزي مي دادند .
ديدن ساقهاي زخمي دوچرخه سوار ها ( ناشي از زخمهاي تازه اي بود كه برداشته بودند ) و انتقادات هميشگي نسبت به يك حركت فرهنگي ورزشي و حتي عدم شركت تيمهاي خوب خارجي و بنابر برخي شنيده ها تحريم اين مسابقه از سوي برخي از ورزشكاران حرفه اي داخلي اين رشته و بسياري ناگفته هاي ديگر هيچكدام عواملي نبودند كه باعث شود آن سرور و شور و شعف آغازين بي دوام شود . بلكه درد و دلهاي ورزشكاران ساير رشته هاي ورزشي و دل گفته هاي آنان بود كه آن شادي زود گذر را خشكاند .
اين موضوع كه چون شخص مدير كل محترم تربيت بدني خود يكي از قهرمانان و پيشكسوتان اين رشته بوده است و علاقه وافري به برگزاري اين مسابقه دارد ولذا همواره اين موضوع را مورد لطف و عنايت شخصي خود قرار مي دهد كمي تامل برانگيز بود .شايد قهرمانان ساير رشته ها نيز اگر روزي روزگاري رياستي ، پستي ، مقامي چيزي گرفتند بتوانند آن رشته ورزشي خود را بين المللي برگزاركنند .
اين حركت شتابدار بسوي جاده مستقيم خود نگري از جانب شخص شخيص مدير كل گاهي وقتها بقدري بغض آلود مي شود كه صداي برخي ثروت پرستان عزیز شورای شهر و برخي ديگر از مسئولين شهري و ريئس هيئت هاي ورزشي را در مي آورد .
در هر صورت همين كه اين حركت فرهنگي قدمت دارد لذت دارد ولي همين لذت در حضور تبعيض براي ساير رشته هاي ورزشي جام زهري است كه سركشيدنش هيچگاه بهتر از لذت بردنش نخواهد بود .
پي نوشت : از دوازده دوره برگزاري فقط مسئوليت هفت دوره اخير با شخص مدير كل تربيت بدني كنوني بوده است .