بازار اراك سراي هنر ( سراي كتابفروشها )

ورودي موسسه زيست محيطي سبز انديشان اراك

 

اين موضوع كه ميراث فرهنگي مان چقدر برايمان با ارزش است و همين داشته هاي كنوني به غارت نرفته را چقدر قدرشان را مي دانيم اصلا" موضوع بحث ما نيست ... موضوع صحبت اين است كه خدا كنه در سال صرفه جويي بودجه هاي مرمت و بازسازي آثار باستاني وتاريخي مشمول صرفه نشوند .

سراي هنر ( سراي كتابفروشها ) واقع در مجموعه بازار سرپوشيده اراك نيازمند توجه و حمايت و مرمت و مرحمت دارد ... ميراث فرهنگي يا شهرداري بازار يا هر عابري كه مسئول اين كار است كمي تعجيل كند ...  در حال از بين رفتن است حيف است ها ...شايد بد نباشه شواري محترم شهر به عوض گير دادن هاي صد من يه غاز به شهردار اراك كمي در خصوص ترميم بافت تاريخي بازار اراك برنامه ارائه دهند يا حد اقل در اين خصوص هم گير بدهند شايد نا خواسته منشأ خير شوند .

بازار اراك -  سراي هنر

 مرحمت عالي شاداب و فرخنده باد

تالاب میقان در بهار

تالاب ميقان در بهار 1388

اين موضوع كه بارندگي هاي اخير بر زيبايي ها و جذابيت هاي تالاب ميقان افزوده است بر كسي پوشيده نيست . شخصا" از اينكه در بعد از ظهر يك روز كاري و غير تعطيل  در وسط هفته شاهد حضور شهر وندان پرشمار براي ديدن اين زيبايي ها بودم بسيار لذت بردم ... عزيزاني كه ديدن زيبايي هاي تالاب را به  گلي شدن زياد وسيله نقليه شان( آنهم از نوع گل با تركيبات خاص و سنگين ) ترجيح داده بودند .

اما ديدن صحنه هايي از نوع تصاوير زير و تاكيد بر نبود فرهنگ نگهداشت محيط زيست قطعا" زجر آور است ... .

تالاب ميقان تا كنون بكر و دست نخورده بود با ريختن زباله ها زيبايي را نابود نكينم. فرهنگ داشتن محيط سالم و تميز فرهنگ مشگل وپيچيده اي نيست هم خودمان فرابگيريم و هم به كودكانمان بياموزيم .

 تالاب ميقان بهار 1388

 

 

بهمن فهیمی

مرحوم بهمن فهيمي و دوستان

مراسم از مكه آمدن حاج باقر پارسازاده

درست در شرایطی که آماده خيز برداشتن براي شروع سال جديد كاري مي شديم خبر تاسف بار درگذشت يكي از همكاران عزيزمان بقدر تالم بار بود كه شوك بزرگي وارد كرد . 

مرحوم بهمن فهيمي آنقدر محبوب و دوست داشتني بود كه ياد و خاطره اش هرگز از ياد ها نخواهد رفت اگر چه او ديگر پيش ما نخواهد بود اما ياد و خاطره اش همواره با ما خواهد بود .

وقتي  به گلهاي اتاق كارش آب مي داد چقدر عاشقانه با آنها حرف مي زد و هميشه گلهاي اتاقش شاداب و با نشاط بودند  ... وقتي در مورد دستگاههاي اغلب قديمي ازش سئوال مي كردم چقدر كامل تاريخچه دستگاه ها و اينكه كجا بوده و از كجا آمده را شرح مي داد ... وقتي كه عكسهاي مناطق جنگي را نشانش مي دادم و چقدر تعريف از طلاييه مي كرد ... وقتي عكسهاي ماموريت به فيليپين را نشانم مي داد و چقدر باهم  صحبت  كرديم ... وقتي آخرين بار (۲۶ اسفند ۷۸) براي تائيد كالا به انبار دريافت باهم رفتيم ... وقتي ارتباطات كاري داشتيم ... وقتي از پسرانش تعريف مي كرد  ... وقتي از خاطرات بسيجي اش تعريف مي كرد و اینکه بسیجی های اون موقع حتی خجالت می کشیدندکه تقاضای مرخصی کنند یا بروند حقوقشان را بگیرند  ... وقتي حادثه تيتانيم تترا كلرايد اتفاق افتاد ... وقتي تازه سمند ال - ايكس خريده بود و در مورد ماشين جديدش ازش سئوال شد ... وقتی با صدای بلند و از ته دل می خندید ... وقتي ... وقتي ...  .

قطعا" تسليت واژه بی نهایت  كوچكي است كه به خانواده اش و دوستان و همكاران بايد گفت ...

دوستان و همكاران آزمايشگاه پتروشيمي اراك در مراسم مكه آمدن حاج حميد

دوست خوبم بيا تا قدر يكديگر بدانيم كه تا نا گه ز يكديگر نمانيم

پی نوشت ۱: محسن مهدوی وعباس رمضانی  دیگر بهمن آوینی را در کنارمان نداریم ... افسوس ...

پی نوشت ۲ : حال و روز  دوستانی که همکارمستقیم ایشان بودند را کمتر کسی درک خواهد کرد و شاید هیچکس ؛ هيچگاه . 

 

سیزده بدر و سال صرفه جویی

 

همانگونه كه مستحضريد تاريخ چند هزار ساله ميهن عزيزمان سرشار از آداب  و سنن و رسوم زيبا  و متعالي است  كه  سينه به سينه و نسل به نسل  منتقل مي گردد  و همواره شكوفا  و بالنده مي ماند  . يكي از آن هزاران رسم  سنت زيباي  چيدمان سفره هفت سين  است  كه يكي از اقلا م تزئين آن  به نماد  خرمي و سبزي در طول سال پيش رو  "  سبزه  هفت سين  " است  .  سبزه زيباي هفت سين كه ايام عيد را مهمان خانه هاي ماست در روز طبيعت   و جشن سيزده بدر  در جوي روان رها مي گردد  تا آن سبزي  و خرمي برا ي خانواده  جاري و ساري گردد  . 

 

با درك بجا از سخنان رهبر فرزانه ودرك صحيحي از بحث  اصلاح الگوي مصرف و با عنايت به اينكه  براي  ايجاد و ساخت اين سبزه هاي زيبا از مقادير قابل توجهي  حبوبات و يا گندم و جو و ماش  استفاده  مي گردد  و در نهايت شاهد  صحنه هاي ناخوشايندي از دور  ريز اين سبزه ها در راهها و جاده ها و رود هاي جاري در روز طبيعت و جشن سيزده بدر هستيم  و  با توجه به لزوم استفاده بهينه از داشته ها و ذخاير  غذايي و نقش  پر رنگي كه در جمع بندي اين مقدار گندم و حبوبات   در  كل سبد  غذايي خانوار  ها   و نيز    فرهنگ   سازي به جهت استفاده بهينه از اين   مواد غذايي راكاملا" لازم و مشهود  مي دانيم   ،  لذا    پيشنهاد     استفاده     از كمترين   مقدار  حبوبات و گندم  و جو  و ارائه زيباترين  كار هنري در تزئين   سفره هفت سين براي سال بعد در دستور كار مسئولین امور فرهنگی و  برنامه سازان صدا و سيماي ضرغامي قرار گيرد نه اينكه صرفه جويي در لبخند و شادابي و نشاط و طراوت مردم سرلوحه اهداف صداوسيمايي باشد كه با آنهمه توانمندي و انحصار هيچگاه نمي تواند اندكي مخاطبانش را راضي و خشنود سازد .   

 کمی تامل کنیم حیف نیست این حجم حبوبات صرفا" دور ریز شود!

باخت دلچسب

تنها عكسي كه من از علي دايي دارم

باخت دلچسب

اينكه عيدي مربي تيمملي فوت بال  ماچقدر دلچسب گوارا بود همانقدر در شرايط كنوني مهم و حايز اهميت است كه در اين بحران جهاني اقتصادي و بيكاري كه دنيا را فرا گرفته است  فعلا" تا اطلاع ثانوي همه به نوعي دوشغله شده اند و تمامي ملت فوت بالدوست ايران شغل دومشان كارشناس و تحليلگر فوت بال شده است  .

اصلا" مهم نيست كه در روز هشتم فروردين امسال چه حالي به اعراب داديم ... شايد  پا قدم رئيس جمهور عدالت پاش ما چه براي ورزش  كشتي و چه براي  به اصطلاح و رزش فوت بال  نه تنها خوب نيست بلكه جسارتا" سرشار از انرژی منفی است ...فردين معصومي و کشتی چندی قبل  را که يادمان  نرفته ...

شايد هم توفيقات سر مربي تيمملي فوت بال در نحوه بيان ذكر ها در طول بازي مشكل بوده ... شايد  هزار و يك دليل ديگر داشته كه در حوصله مان نمي گنجد ... ولي چيزي كه خيلي برايم جالب بود دو چيز بود اول  اين كه باخت تكنيكي كه به اعراب هديه شد  براي من بسيار دلچسب و گوارا بود ...

مثل بستني دايتي در ظهر مرداد بهم چسبيد و مزه داد ... اصلا" حال و هواي روزي كه بحرين خودمان باختيم (سه بريك )  با حال و هواي ديروزم زمين تا آسمان فرق داشت ...

دوم اينكه معناي شعر فردوسي عزيز برايم نمايان شد . گويي ايشان حال و روز امروز ما در آنهنگام ديده بود و پيش بيني كرده بود .  

استاديوم آزادي

 

زايران و از ترك و از تازيان

نژادي  پديد  آيد  اندر  ميان

 

نه دهقان ، نه ترك ، نه تازي بود

سخن ها  به  كردار  بازي  بود

 

همه   گنجها  زير  دامان  نهند

بكوشند و كوشش به دشمن دهند

 

به گيتي كسي را نماند  وفا

روان و زبانها شود پر جفا

 

بريزند خون از پي خواسته

شود  روزگار  بد  آراسته

 

زيان كسان از پي سود خويش

بجويند و دين اندر آرند پيش

 

فردوسي

 

یه بار  دیگه شعر را بخونین ... با تامل ...

دو برادر

 

 

آنچه تو مي كني ما از آن بي نيازيم

نقلست كه : شيخ گفت : دوبرادر بودندو مادري هر شب يك برادر به خدمت مادر مشغول شدي و يك برادر به خدمت خداوند مشغول بود آن شخص كه به خدمت خدا مشغول بود با خدمت خدايش خوش بود و برادر گفت امشب نيز خدمت خداوند به من ايثار كن ... چنان كرد ... آن شب به خدمت خداوند به سجده رفت در خواب ديد كه آوازي آمد كه برادر ترا بيامرزيدم و ترا بدو بخشيدم  . او گفت : آخر من به خدمت خداي مشغول بودم و او به خدمت مادر ... مرا در كار او مي كنيد ؟ گفتند: زيرا كه آنچه كه تو مي كني ما از آن بي نيازيم وليكن مادرت از آن بي نياز نيست كه برادر خدمت كند .

ذكر ابولحسن خرقاني

 

نوروز88

 

بهاران خجسته باد

نوروز به روايت دكتر علي شريعتي

نوروز كه قرن هاي دراز است بر همه جشن هاي جهان فخر مي فروشد از آن رو " هست " كه يك قرار داد مصنوعي اجتماعي و يا يك جشن تحميلي سياسي نيست . جشن جهان است و روز شادماني زمين آسمان و آفتاب و جوش شكفتن ها و شور زادنها و سرشار از هيجان هر آغاز.

چه افسانه زيبايي ... زيباتر از واقعيت . راستي مگر هر كسي احساس نمي كند كه نخستين روز بهار گويي نخستين روز آفرينش است . سبزه ها روييدن آغاز كرده اند و رود ها رفتن و شكوفه ها سرزدن و جوانه ها شكفتن يعني نوروز . بي شك روح در اين فصل زاده است و عشق در اين روزها سرزده است و نخستين بار آفتاب در نخستين نوروز طلوع كرده است و زمان باروري آغاز شده است .

نوروز اين پيري كه غبار قرن هاي بسيار بر چهره اش نشسته است رسالت بزرگ خويش را همه وقت باقدرت و عشق و وفاداري و صميميت انجام داده است و آن زدودن پژمردگي و اندوه از سيماي اين ملت است و در آميختن روح آنان با روح جانبخش طبيعت و عظيم تر پيوند نسل ها و پيوند يگانگي ميان همه دل هاي خويشاوندي است كه ديوار عبوس دوران ها در ميانشان حايل مي گشته است و ما در نوروز در اين ميعادگاهي كه همه نسل هاي تاريخ و اساطير ملت ما حضور دارند با آنان پيمان وفا مي بنديم و " امانت عشق " را از آنان به وديعه مي گيريم كه " هرگز نميريم " و " دوام راستين " خويش را به نام ملتي كه در اين صحراي عظيم بشري ريشه در عمق فرهنگي سرشار و غني  از قداست و جلال دارد و بر پايه " اصالت " خويش در رهگذر تاريخ ايستاده است بر " صحيفه عالم " ثبت كنيم.