نقدو بررسی نمایشگاه عکس

نمایشگاه عکس "سیمای شهراراک "  که در اردیبهشت ماه برگزار شد تجربه خوبی برای من بود . استقبال نسبتا" خوب و دیدگاههای جالب بازدید کنندگان قطعا" کمک خوبی برای من درپیمودن  مسیری که د رنظر دارم  خواهد نمود . واکنشها ... نقد ها ... تعریف ها  همه و همه قابل بررسی و در خور تامل بودند . با و جود اینکه من صبحها سر کار بودم و فقط عصر ها حضور داشتم ولی آمار بازدید کننده ها هم در خور توجه بود .

تنوع اظهار نظر ها و گوناگونی نگاهها و سلیقه ها هم موضوع جالب و تجربه جدیدی برای من بود .

 

آقای فتاحی بیات دبیر بازنشسته زیست شناسی دبیرستانهای اراک که از خانواده های قدیمی و اصیل اراک نیز هستند در برخورد با عکس" پرواز کبوتران گنبد شاهزاده محمد عابد"  گفت : این تصویر بسیار مناسب آموزش مبحث " آناتومی پرواز" در پرندگان است و یک عکس چاپ شده از من در خواست کرد و برای ایشان این عکس بسیار جالب توجه بود  .

یا اشکا ن نعمتیان از دوستان عکاس و هنرمند عزیز که در روز دوم نمایشگاه پیشنهاد این کراپ را کرد وچقدر منطقی و  جالب بود :

تصویر " ماهی فروش بازار" پس از کراپ پیشنهادی ...

 

جالب بود بازدید کننده ای  این تصویر را سمبل و نماد " شادی" نامید ...

یا این نوشته که توسط یکی از دوستان وبلاگی در قسمت نظرات پست قبل در مورد عکس" استاد  نقشه کش "  آمده است :

سلام
جناب صاحب الزمانی
امروز خدمت رسیدم و بسیار خوشحالم و از طرفی شرمنده!شدم.
خوشحالیم از آن جهت است که، شگفتی هایی این چنینی، که در نمایشگاه به واسطه ی هنرماییتان ارایه شد، را از دست ندادم و توانستم لختی به واسطه ی این مجاهدتان آرامش را بچشم!
به نظرم هنر _ و در این جا عکاسی _ آن گاه که با موسیقی گره خورد، شرابی خواهد ساخت که مستی اش تا مدت ها بر آدمی باقی خواهد ماند.
این همان چیزی است که امروز حظ وافر از آن بردم.
زمانی ترس برداشته بود عده یی را که با این همه وسایل نو که رنگ ولعاب و زرق و برق فراوان دارند، آیا هنرعکاسی هم چنان چونان گذشته اش جذاب خواهد بود؟
اکنون وقتی می بینیم شاهکارهایی چون تلاش های شما را واقعن خنده ام می گیرد بر آن ترس های گذشته...
کجا و از چه زبانی می توان نگاه آن نقشه کش قالی را جز با عکس نشان داد: که در یک آن، عشق و درد و تنهایی و ظرافت و... با هم بیاید؟
شهرام عزیز! امروز برایم خاطره انگیز شد، چون هم شما را ملاقات کردم و هم کارهایتان را!
فقط شرمنده شدم وقتی پرسیدید از چه طریق از نمایشگاه مطلع شدم و به نوشته ام که خیلی هم گویا نبود اشاره کردم و درست نتوانستم خود را معرفی کنم. انشاءاله اگر موقعیتی پیش آمد حتمن دوباره خدمت خواهم رسید،
از این رو بخششتان را می خواهم.

این تصویر " کوچه کشیش" هم حکایتی داشت که اغلب بازدید کننده ها تصور می کردند وارونه نصب شده ! حتی فردی با نهایت دلسوزی دست برد تا آنرا درست کند و بسرعت من را متوجه اشتباهم کرد! ... حکایت جالبی بود از یک سو و خبر از فقرشدید بصری می داد در سوی دیگر ...