ظاهرا گام سوم جدی تر و حرفه ای تر و سازماندهی شده تر است  . گام اول در اواخر سال ۸۷ یا اوایل سال ۸۸ بود که طی اعلان هایی در فضای مجازی گروهی از وبلاگ نویسان اراکی دور هم جمع شدند و فرم هایی را تکمیل کردند و قرار بر استمرار گذاشتند . مکان طبقه فوقانی سیلوی قدیم در نزدیکی میدان دارایی بود . عصر یک روز پنجشنبه . البته قول و قرار هایی که بانی جلسه که یک سازمان مردم نهاد زیست محیطی بود هیچگاه تکرار نکرد و آن جلسه با شروع خوبش در همان نطفه باقی ماند . گام دوم در زمان اوج تبلیغات انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ بود . فراخوانی گسترده تر همراه با دعوتهایی جدی تر و بازهم یک گام سازماندهی شده تر . مکان تالار آیینه بود و زمان بازهم عصر یک روز پنجشنبه  . گروه بزرگی جمع شده بودند و اندکی کارگاه آموزشی و ارگ و ساز و آواز هم چاشنی کار بود . بعد از آن زمان و بعد از آن حوادث هم هیچگاه چنین گرد همایی هایی سازماندهی نشد یا حداقل من از آن با خبر نبودم.   اما الان در اوج بهبوحه شب زنده داریهای فیس بوکی و گروههای فعال فیس بوکی و قول و قرار های شبانه ای که گاه در همان رویاهای شبانه باقی می مانند در اوج  شروع بلوغ گوگل پلاس و فیس بوک و خیلی شبکه های مجازی دیگر درست در همین ایام ... بالاخره وبلاگها به عنوان یک رسانه دیده شدند  و بازهم در یک روز پنجشنبه ولی اینبار صبح روز پنجشنبه اغلب فعالان این حوزه در سالن اجتماعات فرماندارای اراک فراخوان شده اند تا مهمان سازمان ملی جوانان و روابط عمومی استانداری مرکزی و اداره کل آموزش و پژوهش استانداری مرکزی و پلیس فتا باشند .

باید رفت و دید میزبانان برای مهمانان چه تدارک دیده اند .