مشهد مقدس دومین شهر بزرگ مذهبی در دنیا
هیچ تصورش را کردین که حدود ۱۴۰۰ سال پیش مدینه(عربستان) کجاو مشهد(ایران) کجا ؟ ... چقدر فاصله است بین این دو مکان ؟! ... هیچ فکرشو کردین که چرا میگویند خاک مشهد قطعه ای از بهشت است ؟ ! ... خیلی چیزای جالب دیگه که چون کامل به اون مطالب مسلط نیستم از گفتنش سر باز می زنم !!...به هر حال مشهد مقدس در ایران به عنوان دومین شهر مذهبی بزرگ در دنیا پس از مکه جایگاهی خاص دارد ...شاید این شهر جزو معدود شهر های ایران باشه که کارهای عمرانی و آبادانی آن خیلی جدی و حرفه ای و با برنامه ریزی و بطور اصولی و زیر بنایی انجام میشه ... چیزی که در اغلب نقاط کشور شاهد آن نیستیم ... یکبار ساخت برای یک عمراستفاده ... من که کمتر چنین مدیریتی در ایران دیدم ... اکثرا" کارها ظاهر سازی و تفته مال و الکی ساخت و بساز و بندازی بوده ... هدف غالب فقط افزایش آمار و توجیهی برای هزینه کرد های مبالغ هنگفت بودجه های دریافتی بوده است ... این قضیه توی اراک ما که خیلی جدی و درب و داغونه و خیلی خوب عادت شده و جاافتاده ... بهر حال خوشحالم از اینکه می بینم یه جا ( لا اقل یه جا) درست و اصولی کار می شه ... یکی از دلایلش هم قطعا" اعتقاد مدیران و عوامل اجرایی مشهدی به نظارت مستمر و دائمی مهمونشون آقا امام رضا(ع) است ... از این بابت خیلی خوشحالم ...
موضوع خیلی خجسته ای شد که تقارن عید و میلاد حضرت محمد و ربیع الاول ( بعد از چند سال تداخل نوروز با محرم و صفر) ... انصافا" با انجام برخی کارهای کوچیک فرهنگی می شه خیلی نتایج بزرگ فرهنگی گرفت ... این موضوع که در اغلب میادین شهر ها هفت سین ها و نماد های نوروز و آداب و فرهنگ و سنن ایرانی را بصورت برخی هنر های تجسمی کار کرده بودند برایم خیلی جالب و اعجاب انگیز بود ... حقیقتش انتظار این همه تحویل گرفتن فرهنگمون را از طرف مدیران اجرایی نداشتم ... بهرحال این تصاویر مربوط به میدان راه آهن شهر مشهد است ... کاری از هنرمندان تجسمی این شهر با فرهنگ و هنر ... البته وقتی برگشتم اراک در اینجا هم یه چیزایی را دیدم ولی بین خودمون باشه ارزش عکاسی نداشت ... البته بیشتر تخریب شده بودند و من دیر رسیده بودم ( علت تخریب هم جزو تفاخر فرهنگی مردم مخرب حساب کنید که با خراب کردن یک کار هنری احساس آرامش و رضایت نسبی می نمایند و تا مدتها برای دوستان و آشنایان این کارشان را با افتخار تعریف می کنند که من بودم زدم خرابش کردم ها ) ... تا یادم نرفته اینو اضافه کنم که توی مشهد این مترسک ها یه نگهبان داشتند وگرنه فرهنگ ایرانی مختص جغرافیای مکانی نیست ! ...
اذن دخول و تشرف به حرم جزو اولین مراسم یک زیارت ساده است ... حضور پر شور جوانان (که گاهی به اونها نسل سومی یا نسل سوخته یا محصولات فرعی انقلاب اسلامی و یا خیلی چیزای دیگه می گن و چقدر مورد سو استفاده های گوناگون آماری وانتخاباتی و تبلیغاتی و ... قرار می گیرند والبته گاهی هم میتونن سرنوشت و نتیجه یک انتخابات را عوض کنند)همون هایی که آینده های مبهم و تاریک و بحث برانگیز از نظر تحصیلی و شغلی و مسکن و ازدواج و ...دارند و با علم به همه این توضیحات عشق و علاقه شون به آقا امام رضا(ع) که توام با صداقت و بدون ریا است همیشه تحسین برانگیز بوده وقابل احترام و تعمق ...یه جا هایی آدم واقعا" کم میاره ... یکیش همین اینجاست !
زایرانی که از نقاط مختلف ایران با هر وسیله ای که شده خودشونوبه مشهد رسونده بودند تا سال نو را در کنار حرم آقا امام رضا(ع) آغاز کنند و به هر نحوی که می شد بیتوته می کردند ... زیارت همه قبول ...
توی این سفر یه چیزی نظرم را خیلی جلب کرد و اون اینکه به نظر من مشهدی ها انسانهای رئوف و مهربان تری نسبت به خیلی از هموطنانمان هستند ... یه جورای خیلی احساس گناه می کنند اگر بخواهند با زایر آقا امام رضا (ع) خوب تا نکنند و یا اینکه خدای ناکرده بخواهند سر زایری را کلاه بگذارند ... اونها هم یه جورای از حسن نظارت مستمر مهمونشون خوب فرهنگی را آموخته اند ... خیلی چیزای دیگه مشهد برام جالب بود ... مثلا" اینکه زائری را نمی توان یافت که بی جا و مکان باشد !! اینو خیلی جدی می گم ها ... البته که مدیریت خوب شهری مشهد و تجربیات گرانبها اون مدیران نیز خیلی مهم و تاثیر گذارند... وقتی توی ایستگاه راه آهن شما را خیلی خوب و دلسوزانه نسبت به بودجه تون برای اقامت راهنمایی می کنند یه لحظه آدم احساس می کنه که اینجا ایران نیست که آدمها اینقدر ارزش داشته باشن و بهشون احترام بگذارن... همینطور مات می مونی از این همه تفکر مثبت که یه جا جمع شده و یه کمی هم حسرت می خوری ...
چهار راه مقدم ... یک بازار سنتی با مشتریان و حال و هوای خاص ... فروش خوب کلاه مخصوص سادات (سید ها ) خیلی جلب توجه می کرد ... امان از این همه اعتقادات پاک و خالص و بی ریا ...
عکس بالایی هم مربوط به قسمت گشتن خانمهاست که اگه از کنارش رد بشی شما را خیلی زیاد به یاد حمام های عمومی زنانه می اندازه سروصدای جیغ مانند و بلند... گم کردن چیزی در هیاهوی جمعیت و طلب آن با فریاد ... لحن بد ... توهین ... گرما ... بی طاقتی ... کیف هایی که مملو از خوردنی برای مواقع اضطراری افت فشار است وصد البته بردن خوراکی به داخل ممنوع است و همانجا باید ترتیبش را داد ... عشق به زیارت ... مسایل خاص خانمها ... همه و همه دنیایی درست کردن برای خودشون این خانمهای حراست آستان قدس ... یه توصیه به مسئولین خانم حراست آستان قدس رضوی : مواظب باشین هیچگاه از چشم دوربین ها در امان نیستید ... من این عکس را از بین پنچ فرم انتخاب کردم چون کسی در اون معلوم نیست ...
از سال ۱۳۷۳ که اون ملعون از خدا بی خبر داخل حرم بمب گذاری کرد این قانون مسخره و عذاب آور ممنوعیت عکاسی از داخل حرم خیلی جدی پیگیری شد ... در شرایطی که با انواع دوربینهای کامپکت دیجیتال و یا حتی موبایلهای دوربین دار به راحتی می شه عکس دلخواهت را از داخل حرم بگیری ... آیا وقت تجدید نظر در این قانون فرانرسیده است ؟ و یا حتی ایجاد پاره ای تغییرات در این قانون و یا حداقل ایجاد تسهیلاتی برای علاقمندان به عکاسی ... ظاهرا" آقایون دست اندر کار با مقایسه عملکرد و قوانین خودشان با وهابیون عربستان و تفاخر به این تشابه جای هیچ انتقاد و تجدید نظری را باز نمی بینند !! این دیگه واقعا" شرم آوره که خوشونو با وهابی های عربستان که اصول فقهیشون عکاسی را حرام می داند مقایسه می کنند ... سهم من از سعادت عکاسی از حرم همین عکس پایین بود ... شما منو ببخشین ...
راستی یه سئوال شما آخرین بار کی رفتین مشهد ؟ ...
جا داره دوباره تجدید زیارت ها ... آقا امام رضا( ع) طلبیده شما همت کنین ...