اين قضيه كه اغلب كارها  و برنامه هاي ما در وقت اضافه و به زور انجام مي شود ديگر يك عادت نيست بلكه يك فرهنگ است... یک فرهنگ غنی و جا افتاده ... چیزی تو مایه های سیرترشی جا افتاده یا   شراب هفت ساله  ...مثلن : تدوين فيلمهاي جشنواره در آخرين لحظات  ... رساندن سريالهاي مناسبتي براي ماه مبارك رمضان در لحظه  های آخر... برنامه ريزي براي كارهاي بسيار مهم در واپسين دقايق  ... صعود به جام جهاني به زور خفت و خواري در دقيقه نود بعلاوه سه  ... مدال طلاي المپيك در دقيقه ۸۹ ... درس خواندنهاي شب امتحاني همه مون كه ديگه شكي درشون نبود (تكاليف نوروزي در سيزده بدر كه فك همه را كش مي آورد ) ...و بگير و بيا تا مسافرت هولهولكي  در اين ايام تابستان و نزديك ماه مبارك رمضان ...آخه يكي نيست بگه  واجبه  عمو  ... وقت ديگه اي  نمي شه  ... 

بحث آنالیز فرهنگی نیست  ... اما اينكه مانند مسافرتهاي نوروزي  نيروي انتظامي بسيج مي شود تا فرهنگ رانندگي تزريق كند  جاي شكرش باقيست ولي حرف اصلي من اينه كه اگر مي خواهيم در همين مسافرت در وقت اضافه لذت ببريم و امكان لذت بردن  ديگران را هم سلب نكينم  يه كمي رعايت پاكيزگي محيط وزيبايي هاي اطرافمان را هم بكنيم  ... دريا را كثيف نكنيم ... زشته بخدا ...داشتن اين ساحل هاي زيبا  نعمت بزرگيه كه فعلا" در اختيارمونه ...

در رانندگي ها اصلا" عجله نكيم تا  اين مسافرت در وقت اضافه باعث باختمان نشود و نهايتا" نتيجه را ببريم  ... یه کمی رعایت کنیم  ... فقط یه کم ...

شاداب و با نشاط باشيد ...