سلام آقا محمد با ارادت

وعرض احترام از روي عادت

به رسم خوب ايام رفاقت

نوشتم نامه تا گيرم سراغت

گمانم برده اي مارازيادت

منم كبلا مراد از ولايت

چه ايام خوشي با هم سپرديم

چه بحث و گفتمانهايي كه كرديم

حدودا" دوم خرداد بودا

دل مردم زغم آزاد بودا

مثل برق و مثل طوفان گذشتا

بيادت هست كه هفتادو هشتا

كجايي  مشتي اينجا جات خاليست ؟

بدون تو تو ده صلح و صفا نيست

به اين شدت كه نه اما خدايي

محمد خاتمي جدا" كجايي ؟

همه اينجا  سلامي مي رسانند

اگر چه اكثرا" چنديست خوابند

ولي شكر خدا اين  كدخدايه

مي گن قلبش طلاست  دستش شفاعه

اصلن دست روي هرچي مي گذاره

طلا مي شه سه سوت رد خور نداره

خدامرگم بده كافر شدم باز

چرا اينگونه شد اين نامه آغاز ؟

به قول شاعر رند نظر باز

بدون نام او كي نامه شد باز

بنام حضرت باريتعالي

بدين صورت شروع شد نامه حالا

محمد خاتمي حالت چطور است ؟

بگو دانم كه احوالت چطور است ؟

هنوز كيفت به كوكه شاده  جونت ؟

هنوز سبزه سرت سرخه زبونت ؟

دماغت چاقه اوضات خوبه سيد ۀ؟

هنوز جنس عبات مرغوبه سيد ؟

هنوزم بي جهت مي خندي يا نه ؟

به نافت گفتمان مي بندي يا نه ؟

هنوزم طالب اصلاح هستي ؟

بقول كد خدا گمراه هستي ؟

اگر از حال ماها هم بخواهي

سلامت  شادماني  روبه راهي

تمام مردم ده خوب خوبند

زنان مثل قديم در رفت و روبند 

و مردان مثل سابق گرم  كارند

نه معتادنند و نه ديگر خمارند

جووناي ده پايين و بالا

همه دنبال تحصيلند به مولا

نه ماهواره نه علافي نه هيزي

نه كوكايين نه شيشه نه مريضي

از اون روزي كه رفتي از ده ما

از اين رو شد به اون رو كل اوضاع

خلاصه از جلو ازپشت بالا

به ما خوب مي رسند الحمدولله

كريم اوغلي كه گاوش شير مي داد

همون كه سهم آبو زير مي داد

درست شد وام  تعمييرات خونش

جواد هم زن گرفت نوش جونش

خودت ديدي كه ده چي بود و چي شد ؟

زن اوستا غلام هم ساكشني شد

مي گن جراحي كرده هفتاد و نه بار

حالا بايد ببينيش روم  به ديوار

پس از يكدوره فعل و انفعالات

هزار الله اكبر از كمالات

تموم گاو ها بزغاله ها خوب

عمو ها عمه ها و خاله ها خوب

مراتع سبز شالي ها به سامان

هوا عالي بهاري ناز مامان

همه خوشحال و شاديم و غمي نيست

دگر بحث حضور خاتمي چيست ؟

مي گم راستي رضا تون چونه سيد ؟

هنوزم درساشو مي خونه سيد  ؟

مي خواست دكتر بشه از اون قديما

ته ش شد يا كه زاييد زير درسا ؟

نوشتي توي آن دستخط پيشي

مي خواد دكتر بشه گفتي نمي شي

يه دانشگاه زده آكسفورد اينجا

كه مدرك مي ده مفتي ده تا ده تا

به زيرك ها به دانشجوي با هوش

مگر كردان نيومد خوب اونهم روش

رفيقت بود كه يك ذره تپل بود

مشاور بود اگر چه عقل كل بود

دماغش چاقه ؟ فوله گيگابايتش ؟

هنوزم چيز مي نويسه توي سايتش ؟

فرامرز بچه مشهد ور آقا

براش كامنت مي زاره روزي صد تا

آخه پهناي باند ما كلفته

وزير ارتباطات اينو گفته

اصولا" قطر پارتي مثل بانده

اينو بي بي توي روزنامه خوانده

خدا قوت بگو به اين رئيسا

چه حالي داد به اين وبلاگ نويسا

پروكسي و مروكسي مانداريم

صدا داريم ولي سيما نداريم

همه چي اينور آزاد و مفته

اينهم بي بي توي اخبارشنفته

رسيور اين طرفها هم حلاله

عرب ست اينوريست سمت شماله

مي گن ارزونيي بي سابقه است

اين انشتينه خدايانابغه است

بدنيا رنگ نو پاشيده ايشان

به جبر قافيه است ايشان

اصلا" دنیا  به يكهو زير و رو شد

شنيدي بوش چطور بي آبرو شد ؟

شنيدي كه روابط گشته عالي

نمونه اش بوركينافاسو سومالي

شنيده اي خوب شده دنيا باهامون

مي آرن دسته دسته گل برامون

شنيدي چيز ي از طرحهاي تازه  

شنيدي شب نخوابيده درازه

جلو قاچاق خشخاشو گرفتن

شنيدي كل اوباش را گرفتن

خدا خيرش بده ما كه رضائيم

نباشه دسته جمعي كله پائيم

ز وضع قوت گر خواهي بداني

پريم تا خرخره از شادماني

اگر يك دو نفر هم شكوه دارند

از آن مزدور هاي جيره خوارند

ملالي نيست اينجا طبق آمار

بجز دوري تو آنهم  نه بسيار

سر سفره كه هم نان هست هم نفت

به ما چه كي آمد ؟گي بود ؟ كي رفت ؟

برنج و نان و گندم هست كافي

مي گم راستي تو هم با قاليبافي ؟

ببينم توي دوري از سياست

خبر هايي شنيدي از سياست

شنيدي گنجي رو آزاد كردن

به شدت مردم و ارشاد كردن

شنيدي توي دانشگاه زنجان

شنيدي چيزي از الهام و رادان

شنيدي برج ميلادو فروختن ؟

شنيدي يه چندتايي رو گرفتن ؟

شنيدي هي وزير مي آد و مي ره ؟

دموكراسي همينه ناگزيره

خلاصه وضع ما كه بي مثال است

گراني چيست تورم  نه ! محال است

برنج آنجا كيلويي خون باباست

برو سيد اونهم از اون جواباست

برنج اينجا نهايت صد تومان است

ورامين بهترين جاي جهان است

خيار و سيب زميني مفته مفته

همانطوري كه در آمار گفته

تورم يك دو درصد رشد كرده

گراني سوي مردم پشت كرده

تساهل معني تازه گرفته

نمونه اش قافيه در مصراعه فوقه

تموم شد فرصت بنده وليكن

حكايت همچنان باقيست عمرا"

خلاصه مي كنم اي خاتمي جان

ببين من چه خوشم جانمي جان

همه  خوشحال و شاديم و غمي نيست

نيازي به حضور خاتمي نيست

به جان تو خوشيم بسيار سيد

حالا مي خواي بياي چيكار سيد

برو هر جا كه حال كردي سفر كن

اصولا" فكر ده از سر بدر كن

برو ايتاليا قسطنطنيه

ولايت را دو در كن كي به كيه ؟

فقط رفتي  اگر از اين بيابان

سلامم را رسان لطفا " به باران

شكوفه هم اگر ديدي چه بهتر

نشد دريا سحر سارا صنوبر

در آخر اين تو واين وضع ايران

حالا مي خواي بيا مي خواي بپيچان

   نيما دهقاني 87

  شاعر و طنز پرداز 

 موج سوم