تابلوی راهنمای پناهگاه در انتهای خیابان حاجباشی ...تابلویی که الان دیگر نیست

اگر از انبوه جوانانی که با عقل و درایت خود ورزش را برای اوقات فراغت تابستان انتخاب کرده اند و همه روزه به ورزشگاه می روند علت نام ورزشگاه شهدای پنجم مرداد را بپرسیم قطعا" انگشت شمار خواهند بود جوانانی که دلیل اصلی نام ورزشگاه محل تمرین خود را میدانند . اگر کمی و فقط کمی به حافظه خودمان فشاری بیاوریم هیچگاه سختی و وحشت حمله هوایی روز پنجم مرداد سال شصت و پنج را فراموش نخواهیم کرد.

امروز کمتر یادی و نشانی از آن ایام می شود ولی برای من که به خاطر حضور در بلندی و محل مشرف به حمله هوایی از ابتدا تا انتهای آن را دیدم هیچگاه رقص های گیج کننده میگ ها و حرکات نمایشی دو به دو موازی آن ها از ذهنم پاک نمی شود . صدای ممتد شلیک پدافند ها  و در نهایت دود مهیبی که از بمباران دستجمعی کارخانه ها بلند شد . صدای پایان ناپذیر آژیر آمبولانسها که تا غروب ادامه داشت و محوطه ورودی بیمارستان ولیعصر که با رنگ قرمزی تزیئین شده بود که رفته رفته سیاه وسیاه تر می شد .

منظره وحشتناک و روز داغ و بی روحی بود . حمله بقدری غافل گیر کننده بود که بخوبی بیاد دارم نه آژیری بصدا در آمد و نه حتی برق قطع شد . تا مدتها قصه نحوه شهادتها بود که نقل محافل و مجالس بود  و ... .

اراک بار ها بمباران شد . از اولین بمباران در "محله داوران " تا بمباران های خیابان ملک و کوچه  دلگشای راه آهن و خیابان حاجباشی و انتهای فوتبال وحتی سر مزار قبور قدیم ... . بمبی که در آرایشگاه سهیلا خیابان ملک افتاد و عمل نکرد و بمبی که در کنار مدرسه شهید اندرزگو افتاد وچه منظره تلخی ساخت  . این اواخر پدافند به گونه ای عمل می کرد که همواره یکی از هواپیما ها را می انداخت . روزی  مصاحبه بایک خلبان عراقی اسیر شده را پخش می کرد که می گفت :"هرگاه ماموریت اراک به ما داده می شد حسابی وحشت می کردیم چون اراک داخل شدنش آسان ولی بیرون آمدنش مهارت می خواست "وقصه های پر غصه زیادی دارد این بمبارانهای اراک  و  امروز بعد از فقط بیست و سه سال از آن شنبه تلخ تاریک اراک دریغ از حتی یک گزارش ساده و ابتدایی از صدا و سیمای مرکز اراک یا حتی یک؛ دوسه خط نوشته ای در روزنامه ای هفته نامه ای چیزی یا حتی شاخه گلی که تا سالهای قبل بنیاد شهید استان مرکزی بر سر مزار شهدای آن روز می گذاشت ... چه زود همه چیز را فراموش می کنیم ... چه زود! ... دریغ و دریغ و دریغ ...

تیر چراغ برق ترکش خورده واقع در مقبره آقا نور الدین اراک  

تیر چراغ برق که با ترکش ها آبکش شده واقع در مقبره آقا سلطان اراک